The Blue

all day and all night and everything she sees is just blue, like her, inside and outside

The Blue

all day and all night and everything she sees is just blue, like her, inside and outside

ناتوانی

سلام، من خسته م.

دو تا از درس های این ترم رو افتادم، ترم تابستون برشون داشتم و از همین شنبه شروع میشه، ولی خسته م، تازه یک هفته س که  امتحاناتم تموم شده... خسته م، نمیخوام برم یه شهر دیگه، ولی مجبورم.

اونم میاد، ولی با من نمیاد، به خاطر من هم نمیاد. نمیدونم چرا میاد، یعنی دلم میخواد بگم نمیدونم، دلم میخواد ندونم. کاش نمیدونستم، کاش نمیدیدم، کاش یادم میرفت.

امروز بهش گفتم دیگه نمیتونم ادامه بدم، فکر میکردم میتونم ولی دیگه نمیتونم، گفت نمیدونم میخوام چیکار کنم.

باید انتخاب کنه، بهش هم گفتم، بالاخره باید انتخاب کنه.

چیز که نیستیم، مجبور.

این وضع غیرممکنه، من دیگه نمیتونم، حتی نمیتونم بنویسم. 

  • ۹۷/۰۴/۲۰
  • سوفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی