چرندیات ۲:۰۰ شب
- سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۵۹ ق.ظ
دوست های زیادی دارم، دوست های جدید، دوست های قدیمی، دوست های صمیمی. دوست هایی که به صورت نوبتی کنارم بودن، نجاتم دادن، بالاخره همیشه کسی بود. دوست های دانشگاه، دوست های مدرسه، به جز اینا، از بین فامیل حتی.
الان که فکر میکنم، همه ی دوستامو به شکل شخصیت های مختلف MARVEL میبینم. تعداشون زیاده و با خیلیاشون خاطره داری، خیلیا نجاتت دادن، از دست غول های بزرگ و کوچیک، بعضیا به صورت سریالی با یه غول به خصوص جنگیدن برات، چندین بار. مثل بتمن.
بعضیارو خیلی وقته ندیدی ولی هنوز جایگاهشونو دارن، هنوزم احترام قائلی. مثل رابین.
بعضیا قدرت خاصی هم نداشتن، فقط همین که یه مقدار مرز هارو حفظ کردن که تا وقتی ارتش اصلی برسه، قهرمان اصلی بیاد، زنده بمونی.
ولی اگه بخوای خیلی سریع و حفظی چند تا رو بگی اینان: بتمن اسپایدرمن سوپرمن
من هم اگه بخوام خیلی سریع بگم رعنا و شکور و آناهیتا.
کسایی که انقدر بودن که دیگه کسی نیست نشناسه. هیچکس نیست که ندونه سوپرمن کیه.
به هر حال -در دنیای کامیکال- میدونیم که قهرمانای زیادی هستن که جونمونو بهشون مدیونیم، و در واقعیت هم میدونم که دوستای قابل ذکر زیادی دارم که منو واقعا نجات دادن، فقط بعضیا خیلی بیشتر معروف میشن.
- ۰۰/۰۵/۲۶
چه مقایسهی بهجایی کردید :)
اینجوری میشه حسرت کمتری هم خورد برای دوستیهایی که دیگه تموم شدند. و جای حسرت رو به اون حس احترام داد.