The Blue

all day and all night and everything she sees is just blue, like her, inside and outside

The Blue

all day and all night and everything she sees is just blue, like her, inside and outside

summer

امتحانا تموم شدن.مدرسه هشت روز کلاسای تابستونی گذاشته که در طول هشت هفته پخشش کرده احمق.خب همه شو میذاشتی یه هفته بی شعور گاو.اه.
با این سایتشون.
قراره امروز کلاقرمزی جام جهانی توزیع بشه.احتمالا تا هفته ی دیگه چیزی به دست من برسه.میخوام برم استخر همین امروز،ولی هیچ دوستی ندارم واقعا.یعنی معلومه که دارم آناهیتا و شکور ولی شکور از استخر خوشش نمیاد و آنی م از وقتی خوکچه دار شده سرش شلوغه.شقایق م یبار سرکارم گذاشت.رعنارو مطمئن نیستم ولی باید بشون بگم دیگه.نهایتا به دختر عمه م هستی میگم که اونم میگه نه کلاس دارم.و من کاری از دستم برنمیاد به جز اینکه فکر کنم واقعا باید با افراد بیشتری آشنا بشم.حتی اگه استخرا مختلط بودن هم نمیتونستم با کسی برم چون دوستِ پسری هم ندارم.به جز کسری و بهنام.بهنام یه شهر دیگه ست اصلا.کسرا هم عجیب غریبه.کنار دستی م تو مدرسه-زهرا- هم گزینه بدی نیست ولی اونم میگه ترجیح میده ریسک نکنه و تو آب نیاد چون آخرین باری که تو آب کلری شنا کرده پوستش داغون شده.دیگه کسی رو نمیشناسم.میخوام کاموا م بخرم تازه.

  • ۹۳/۰۳/۲۰
  • سوفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی