The Blue

all day and all night and everything she sees is just blue, like her, inside and outside

The Blue

all day and all night and everything she sees is just blue, like her, inside and outside

دقایقی قبل از سولومون

من فقط شش دقیقه وقت دارم،امیدوارم بتونم تو این شش دقیقه چیزی که میخوام رو بگم.دیروز رفتیم استخر و اه لعنتی چقدر آب استخر گرم بود همه ش مجبور بودیم بریم تو حوض آب سرد.
به نظر من خیلی چیزها مفهومی ندارند.خیلی سعی میکنند مفهوم داشته باشند ولی ندارند.نمیدونم...کلمه های قلنبه بکار میبرند و گودرز و شقایق رو بهم مربوط میکنند و هیچ چیز منطقی نیست ولی یک طوری صحنه سازی میکنند انگار همه چیز منطقیه.مخصوصا تو فیلم ها.مخصوصا تو فیلم هایی که بین سالهای دو هزار تا هزار و ده ساخته شد.من از چیزهای بی فایده متنفرم.

هدف چیه وقتی چیزی باشه که فایده ای نداره.هدف از فیلم "v for vendetta'" چیه؟ هیچی.امروز هدفون شکسته م رو با چسب نواری تعمیر کردم،لواشک اناری که باقی مونده بود رو خوردم و چرت زدم و با صدای در زدن اتاقم بیدار شدم.فکر میکردم "هیمدال" نگهبان دروازه ی "آزگارد" در فیلم "ثور" اومده.و جوابشو ندادم.بعدش فکر کردم حتما مامانم بوده.میدونید آخه لحظه ای که از خواب بیدار میشم هنوز در خواب هستم.
  • ۹۳/۰۴/۰۵
  • سوفی

نظرات  (۱)

چقد دیر دیر مینویسی. :)) 
الآن باید قضیه ی پارک و استخر هم نوشته بودی که. 
پاسخ:
نوشتم :>
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی