احتمالا از من متنفری
- چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۱۱ ب.ظ
من آدم خوبی م.انقدر آدم خوبی م که حالم از بقیه بهم میخوره چون دیگه خسته شدم انقدر که با همه خوش رفتار بودم و هیچ چیز جز پلشتی ندیدم.فکر میکنن اگه لباسات گشاد باشه و به ظاهرت اهمیت ندی دیوانه ای.ولی خودشون دیوانه ند که خودشونو عذاب میدند.بعضی وقتا با یه موارد خیلی رایج روبرو میشم که در مقابل میتونم فقط تعجب کنم.مثل همینکه اکثر افرادی که منو میبینن میگن وای چه لباس گشاد و راحت و نخی ای.چقدر خنکه حتما.ما گرممونه.و من نمیدونم چه جوابی بدم؟ از کوره در برم؟ خب اگه به نظرت این خنکه چرا یه چیز جین یا کتان رو سفت و تنگ به خودت میچسبونی که دوایری از عرق زیر بازوهات نقش ببنده؟ میدونید لباساهای نخی و گشاد ارزون هم هستن،ولی آخه سوپرمدل نشونت نمیدن که،بخاطر همین باید خودتونو تنگ و ترش کنید که یعنی خوشتیپ باشید.حالا کی دیوانه ست؟
احمقهای دیگه اونهایی ن که میگن هه هه هه،چه لباس گشادی،هه هه هه.چقدر تو زشتی حتما نداری چیز دیگه بپوشی؟
در جواب به اونها هم فقط میتونم جامو تغییر بدم و فاصله بگیرم.البته اگه مثل الان فوران هورمون و عصبانیت داشته باشم تا ساعت ها واسه اون افراد روضه میخونم.کار من اینه: روضه خونی.همیشه نکاتی راجع به آب و درخت و کاغذ و پلاستیک میدم و ساعتها حرف میزنم ولی همه ی کودن هایی که گوش میدن فقط منتظرن که خفه شم و گم شم تا یه نفس راحت بکشن.
i'm tired now
احمقهای دیگه اونهایی ن که میگن هه هه هه،چه لباس گشادی،هه هه هه.چقدر تو زشتی حتما نداری چیز دیگه بپوشی؟
در جواب به اونها هم فقط میتونم جامو تغییر بدم و فاصله بگیرم.البته اگه مثل الان فوران هورمون و عصبانیت داشته باشم تا ساعت ها واسه اون افراد روضه میخونم.کار من اینه: روضه خونی.همیشه نکاتی راجع به آب و درخت و کاغذ و پلاستیک میدم و ساعتها حرف میزنم ولی همه ی کودن هایی که گوش میدن فقط منتظرن که خفه شم و گم شم تا یه نفس راحت بکشن.
i'm tired now
- ۹۳/۰۵/۰۸