کابوس سرویس
- پنجشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۰۷ ب.ظ
پریروز که رفته بودیم استخر-و رعنا نبود چون رفته مسافرت- دیدیم که یه سرسره ی خیلی بزرگ نصب کردن که هنوز نیمه کاره ست و البته فکر کنم امروز تموم شده باشه.اینجا نکته ای رو باید ذکر کنم: لطفا وقتی میرید استخر طوری لباس بپوشید که چشم بقیه به نقاط خصوصی تون نیفته و آه محض رضای خدا وقتی میخوای حوله تو بپوشی بازش نکن که بعد ببندیش چون اوضاع یکم عجیب میشه وقتی دوستاتو لخت ببینی.خداروشکر که چشمام ضعیفه وگرنه باید همونجا کور میشدم :-"
آره :-"
به هر حال بعدش رفتیم شهر کتاب و من دقایق طولانی بین دو تا جامدادی گیر کرده بودم...از اونجا تا خونه ی ما دو سه تا خیابون دراز پشت سر هم بودن و اگه مستقیم میرفتی صاف به مقصد میرسیدی و اتفاقا اتوبوس ها و تاکسی های زیادی ازونجا رد میشدن و ایستگاهی بود و خلاصه مسیر برگشت خیلی راحت بود ولی مهسا و شقایق و آنایتا میخواستن برن پیتزا بخورن و من در لحظه حالم از هرگونه مواد غذایی بهم میخورد پس برگشتم خونه.
دیشب بازم کابوس سرویس دیدم.کابوس سرویس از این قراره که از وقتی اول ابتدایی بودم خواب میدیدم که سرویس اومده دم در و من دنبال شلوار میگردم و همه چیز به شدت کنده و نهایتا یه ربع مونده به هشت صبح،بالاخره در بهترین شرایط موفق میشم برسم به سرویس و سرویس-که دیشب خانم گمار بود- دو ثانیه قبلش با سرعت میره و جام میذاره و من با آنفاکتوس قلبی بیدار میشم و بهش لعنت میفرستم.
- ۹۳/۰۵/۱۶
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
» خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک بینی می کند.
(اصول کافی ج 1 /ص 12)
با مطلبی در مورد ارتباط با خالق به روزم
منتظر شما عزیزان هستم
خیلی جالبه
حتما سر بزنید