The Blue

all day and all night and everything she sees is just blue, like her, inside and outside

The Blue

all day and all night and everything she sees is just blue, like her, inside and outside

از یک آدم کپک زده ی بسیار شاد.

من مدت زیادی ست که از خانه بیرون نرفتم، موهایم را شانه نکردم، درست و حسابی نخوابیدم(برای اینکه هرچه آسان تر از تخت دل بکنم و بیدار بشوم(ساعت چهار صبج) حتی زیر پتو و ملحفه هم نمیروم و روی آنها میخوابم) و همچنین، هیچ لباسی به جز رکابیِ خاکستری و شلوارِ خاکستری ترم نپوشیدم(شلوارم دست دوم است و مال برادرم بوده.)

و میدانید؟ بهترین روزهای عمرم را دارم میگذرانم. من شیفته ی این هستم که هیچ غریبه ای را نبینم، و شیفته این رکابی و شلوارم و شیفته ی رنگ خاکستری، و خیلی ترجیح میدهم که موهایم شانه شده نباشد. بیشتر از همه ی اینها، خیلی خوشم می آید که از عبارتِ "نه، وقت ندارم." استفاده کنم. بیشتر از همه ی اینها، خوشم می آید که ردیف جلو، پشت نیمکت چسبیده به میز معلم ها می نشینم و هر سوالی که میکنند دستم را توی هوا میکنم و انها هم بهم اشاره میکنند که یعنی بگو. بعد هم میگویند آفرین. بعد هم توضیحات مرا دقیقا تکرار میکنند و درس میدهند. پس، نهایتا، هرچه که درباره ی کنکور شنیده بودم شایعه بوده.

برایم جالب است که افسردگی خفیف من کاملا برطرف شده و الان از هر وقت دیگری بیشتر احساس زنده بودن میکنم. 


دارم فکر میکنم از یک اسم مستعار استفاده کنم و آدرس وبلاگم را تغییر دهم. ولی خب، هیچ فایده ای ندارد. تنها کسانی که مرا از نزدیک می شناسند و آدرم وبلاگم را دارند هرگز آنرا نمیخوانند. نمونه اش همین آناهیتا. از همینجا برای آنها دست تکان میدهم. *بای بای میکند*




  • ۹۴/۰۶/۱۳
  • سوفی

نظرات  (۳)

پس از مدت ها بالاخره آفتابی شدین!
پاسخ:
سلام :>
باور بفرما من یه ماه پیش اینجارو نگا کردم و آخرین مطلب آپارتمان پنج طبقه قسمت سوم بود :-؟
*در جواب بای بای میکند*

شایدم دو ماه پیش :-؟
به هر حال بعد از شهریور بود :-؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی