The Blue

all day and all night and everything she sees is just blue, like her, inside and outside

The Blue

all day and all night and everything she sees is just blue, like her, inside and outside

چرا وقتی باید شاد باشم،‌ نیستم؟ مقدمه

احساس خواب آلودگی، بی هدفی و بی ارزشی زیادی دارم. حس میکنم چیزی از زندگی ام رفته که وقتی بود باعث می شد این احساسات را نداشته باشم ولی نمیدانم چیست. من تمام عمرم همین حس را داشتم به جز سه دوره زمانی:

پاییزی که سال سوم دبیرستان بودم، چون آن زمان کتابهای هری پاتر را میخواندم و خیلی بهم خوش میگذشت.
تابستان و پاییزی که سال چهارم دبیرستان بودم،‌ چون درس میخواندم و درس خواندن یک حس رضایتی درم ایجاد میکند، زمستان و بهار سال کنکورم هم خوب میخواندم ولی دیگر خسته شده بودم.
پاییز همین امسال، که فکر میکردم دانشگاه و آدم هایش تمام آن چیزی بودند که من در زندگی میخواستم.

از دی ماه امسال به بعد من در نوسانی از احساسات ضد و نقیض قرار گرفته ام که نمیدانم از کجا منشا میگیرند، تمام زندگی ام را مرور میکنم که این افسردگی ام را نقص یابی کنم ولی هیچ مورد ویژه ای پیدا نکرده م. با این وجود چند تا چیز را بیرون کشیده م که میتوانم به صورت سریالی شرح دهم.
۱. دوری از فضای قدیم، به طور خاص: آناهیتا
۳. آ....؟
۴. درس

این موارد را که به صورت تیتروار بیان کرده ام، بعدا به تفصیل خواهم گفت.
  • ۹۶/۰۱/۲۲
  • سوفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی